چرا در برخی روابط عاشقانه وابستگی به وجود میآید؟

1. ترس از تنهایی
یکی از رایجترین دلایل ایجاد وابستگی در روابط، ترس از تنهایی است. فرد احساس میکند بدون حضور شریک عاطفی خود، نمیتواند زندگی شاد و کاملی داشته باشد. این ترس باعث میشود که فرد برای حفظ رابطه، دست به هر کاری بزند و نیازهای خود را نادیده بگیرد. 
این فشار میتواند ناشی از انتظارات خانواده، دوستان یا جامعه باشد. برای مقابله با فشار اجتماعی و فرهنگی، لازم است که فرد به ارزشهای خود پایبند باشد، برای خود تصمیم بگیرد و از زندگی خود راضی باشد. ارزش خود را بدانید و برای خوشبختی خود تلاش کنید. گاهی اوقات، قوی بودن یعنی ایستادن در برابر جریان آب.
13. کمبود حمایت اجتماعی
افرادی که حمایت اجتماعی کمی دارند، بیشتر در معرض وابستگی در روابط عاشقانه قرار دارند. آنها ممکن است شریک عاطفی خود را به عنوان تنها منبع حمایت و تایید خود ببینند و به همین دلیل، به او وابسته شوند. برای کاهش وابستگی، لازم است که فرد یک سیستم حمایتی قوی از دوستان و خانواده ایجاد کند. ارتباط با افراد مورد اعتماد، شرکت در فعالیتهای اجتماعی و کمک به دیگران، میتواند به تقویت حمایت اجتماعی کمک کند. به دنبال کمک و حمایت باشید و از آن استفاده کنید. هزار شمع بهتر از تاریکی است.
14. اختلالات شخصیتی
برخی از اختلالات شخصیتی، مانند اختلال شخصیت مرزی (Borderline Personality Disorder)، میتوانند باعث ایجاد وابستگی شدید در روابط عاشقانه شوند. افراد مبتلا به این اختلال اغلب دچار نوسانات خلقی شدید، ترس از رها شدن و رفتارهای تکانشی میشوند. اگر فکر میکنید که ممکن است به یک اختلال شخصیتی مبتلا باشید، حتما به یک متخصص روانپزشک یا روانشناس مراجعه کنید. درمانهای شناختی رفتاری (CBT) و دیالکتیکی رفتاری (DBT) از جمله روشهای درمانی موثر برای اختلال شخصیت مرزی هستند. به دنبال کمک حرفهای باشید و از آن خجالت نکشید. سلامتی روان به اندازه سلامتی جسم مهم است.
15. سوء استفاده عاطفی
در روابطی که سوء استفاده عاطفی وجود دارد، وابستگی میتواند بسیار شدید و پیچیده باشد. فرد قربانی ممکن است به دلیل ترس، احساس گناه یا امید به تغییر رفتار سوء استفادهگر، در رابطه باقی بماند. سوء استفاده عاطفی میتواند شامل رفتارهایی مانند تحقیر، تهدید، کنترلگری، حسادت بیش از حد و گازلایتینگ باشد. اگر در یک رابطه سوء استفادهآمیز هستید، مهمترین کار این است که برای حفظ امنیت خود اقدام کنید و از رابطه خارج شوید. از سکوت خودداری کنید و صدای خود را بلند کنید. سوء استفاده عاطفی جرم است و باید گزارش شود.
16. مشکلات ارتباطی
کمبود مهارتهای ارتباطی میتواند منجر به وابستگی در روابط عاشقانه شود. وقتی زوجها نمیتوانند به طور موثر با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، ممکن است به جای حل مشکلات، به یکدیگر وابسته شوند و از رویارویی با مسائل اجتناب کنند. برای بهبود ارتباطات، لازم است که زوجها یاد بگیرند که به طور با صداقت و محترمانه با یکدیگر صحبت کنند، به حرفهای یکدیگر گوش دهند و همدلی نشان دهند. 






مطلبی که نوشتید خیلی به دل نشست و برای من که همیشه دنبال مطالب عمیق درباره روابط عشقی هستم، مثل یک معدن طلا بود. قسمت ترس از تنهایی رو خیلی دوست داشتم چون خودم تجربه مشابهی داشتم. مدتها فکر می کردم بدون طرف مقابل نمی تونم زندگی کنم و این وحشت باعث شده بود تحمل رفتارهای اشتباهش رو داشته باشم تا مبادا تنها بمونم. خوندن این مقاله کمکم کرد بفهمم این ترس چیزی نیست جز یه کمبود اعتماد به نفس.
این قسمت سوء استفاده عاطفی هم خیلی توی ذوقم زد. من سه سال تو یک رابطه مسموم بودم و با اینکه بارها فهمیدم طرف مقابل داره از من سوء استفاده می کنه، نتونستم خودمو رها کنم. نوشته شما این نکته رو بهم یادآوری کرد که در اصل من به اون رابطه بیمارگونه معتاد شده بودم.
راستش این مطلب آنقدر جذاب بود که بقیه مطالب وبلاگ رو هم خوندم و باید بگم محتوای خیلی خاصی دارید که جای دیگه پیدا نمیشه. اگه امکانش هست یه مطلب کامل تر درباره راه های غلبه بر وابستگی عاطفی بنویسید. مثلا چطور می شه اون احساس تهی بودن بعد از قطع رابطه رو تحمل کرد؟
سوالی که برام پیش اومد اینه که آیا وابستگی عاطفی می تونه زمینه ارثی هم داشته باشه؟ چون به نظرم بعضی افراد ذاتا مستعد این نوع وابستگی ها هستند.
من فکر می کنم خیلی ها می تونند با این مشکل ارتباط برقرار کنند. خود من تازه دارم یاد می گیرم چطور بدون وابستگی بیمارگونه عشق بورزم. شاید خواننده های دیگه هم دوست داشته باشند تجربه هاشون رو به اشتراک بذارن. اونایی که این مسیرو رفتن حتما می تونند نکات مفیدی اضافه کنند.
خیلی ممنون از این متن کامل و کاربردی. من سال ها درگیر همین ترس از تنها موندن بودم و همش احساس می کردم اگه شریک عاطفیم نباشه نمی تونم زندگی رو ادامه بدم. با خونده این مطلب تازه متوجه شدم چقدر خودم رو فراموش کرده بودم و چقدر نیاز داشتم به خودم اهمیت بدم.
راستش رو بخوای چند وقته حس می کنم این سایت یه جور دیگه ای مطالب رو مطرح میکنه. مطالبی که توی جای دیگه ای نمی شه پیدا کرد. بعد از خوندن این پست بقیه مطالب سایت رو هم چک کردم و کلی چیز جدید یاد گرفتم.
یکی از چیزایی که به شخصه برام جالب بود حرف های مربوط به سو استفاده های احساسی بود. من توی یه رابطه بودم که طرف با حسادت هاش داره زندگیم رو نابود می کرد. الان که این حرف ها رو خوندم تازه متوجه شدم که اون رفتارها چقدر می تونه خطرناک باشه.
همینطور قسمت مربوط به کسانی که حمایت اجتماعی کم دارن خیلی به دلم نشست. من فکر می کردم فقط منم که این احساس رو دارم ولی اینجا دیدم که خیلی ها ممکنه این مشکل رو داشته باشن.
کاش زودتر این مطالب رو خونده بودم ولی خب هیچوقت برای یاد گرفتن دیر نیست.
یادمه یه مدت آنقدر به رابطه با دوستم چسبیده بودم که حتی برای خرید یه بستنی هم میترسیدم تنها برم 😅 الان که فکرشو میکنم میبینم ترس از تنها موندن چه بلایی سر آدم میاره… کاش بیشتر درمورد راه های غلبه بر این حس وابستگی بنویسی، مخصوصا برای کسایی که توی رابطه احساس خفگی میکنن 🤔💭